روز ولنتاین مبارک...
روز والنتین یا ولنتاین: عیدی در روز ۱۴ فوریه (۲۵ بهمنماه و بعضی سالها ۲۶ بهمنماه) و در برخی فرهنگها روز ابراز عشق است ،این سابقهٔ تاریخی روز والنتین به جشنی که به افتخار قدیس والنتین در کلیساهای کاتولیک برگزار میشد، باز میگردد .
پسر قشنگم شعرهای زیر را تقدیم تو میکنم تا وقتی بزرگ شدی و مفهوم امروز رو فهمیدی بدونی که چقدر عزیز دل مادر عاشقانه دوست داشتم و دارم....
من به دو چیز عشق می ورزم یکی تو و دیگری وجود تو، به دو چیزاعتقاد دارم یکی خدا ودیگری تو، من در این دنیا دو چیز میخواهم یکی تو ودیگری خوشبختی تو.
زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند.
زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ.
زندگی رویایی است، مثل رویای یک کودک ناز.
زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز.
زندگی تک تک این ساعتهاست، زندگی چرخش این عقربه هاست، زندگی راز دل مادر من.
زندگی پینه ی دست پدر است، زندگی مثل زمان در گذر است…
امروز من و آرین و بابایی و دوستامون برای جشن ولنتاین همگی دور هم جمع بودیم.یه جمع صمیمی و باحال مثه همیشه. ساعت حدودای 11 شب بود که برای صرف شام به فست فود خورشید رفتیم و آرین بادکنکهایی که برای تبلیغ به دیوار زده بودن را میگرفت و بازی میکرد و بادشونو خالی میکرد و خلاصه کلی شیطنت کرد و سپس به سمت جاده چالوس حرکت کردیم برای چای و .... اونجا هم آرین کمی هنرنمایی کرد و همه چی رو بهم ریخت و وقت بازکردن کادوها رسید....چیزی که برام غیر منتظره بود گرفتن هدیه ولنتاین از دوست گلم بود که برام یه عروسک باحال و بامزه گرفته بود خیلی خوشحال شدم. ولی از طرفی هم ناراحت شدم چون من براش چیزی نگرفته بودم و اصلا فکر نمیکردم سورپرایزم کنه....و کاکائوی ولنتاین را نوش جون کردیم و به سمت خونه حرکت کردیم و حدود ساعت 3 صبح رسیدیم خونه....خیلی امشب خوش گذشت....از اونجاییکه روز ولنتاین اصولا همه دو نفره بیرون میرن ولی تجربه جالبی بود دسته جمعی هم یه مزه دیگه میده بخصوص وقتی دوستا با همدیگه هم عقیده باشن.... امروز من و همسرم هفتمین ولنتاین را پشت سر گذاشتیم و برای خودمون و دوستامون هفتادمین ولنتاین را آرزو میکنم در کنار هم و باهم...