راه رفتن آرین
فکر میکنم یکی از زیباترین و شیرین ترین لحظه های عمر یه پدر و مادر وقتیه که غنچه نازشون تاتی تاتی کنه منم خدارو شکر این لحظه رو دیدم
آرین جون وقتی تازه راه افتاده بود اولش می ترسید و از دیوار و مبل کمک می گرفت تا اینکه الان که حدود 17 روز میگذره اعتماد به نفسش بالا رفته و به تنهایی راه میره و دیگه تو خونه موندگار نیست و فقط دوست داره کفشاشو پاش کنم و بره بیرون از خونه. راستی یه 2 روزیه دیگه موقع راه رفتن میدوه و خیلی ذوق داره بچم الهی مادر قربون اون پاهای قشنگش بره که اینقدر ناز روی زمین میگذاره و برمیداره خدا جونم به عظمتت شکر که قدرت راه رفتن به ما دادی...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی