نمايشگاه مادر و کودک
روز جمعه بعد از ظهر با آرين و بابايي رفتيم نمايشگاه و بعداز ديدن از چند غرفه رفتيم يه قسمتي از نمايشگاه که چهره بچه هارو بصورت کاريکاتور ميکشيد و آرين ابتدا رو پاي بابايي نشست تا آقاي نقاش چهرشو بکشه و تقريبا آخراش بود که اومد بغل خودم تا اينکه نقاشي به اتمام رسيد.
واز غرفه پوشک بچه اي که آرين استفاده ميکنه ديدن کرديم و غرفه مجله سلامت برگه قرعه کشي پر کردم و ساعت 6 همون روز قرعه کشي داشت و بعد از ديدن از ديگر غرفه ها ساعت 6 در محل حاضر شديم و برگه قرعه کشي بنام خودم و آرين پر کرده بودم و خوشبختانه بعد از خواندن چند اسم نوبت به اسم مارسيد و برنده شدم البته بهتره بگم برنده شديم چون برگه ها بنام مادر و کودک بود و عکاس مجله هم اونجا حضور داشت و از کساني که برنده شده بودن خواست تا همگي بايستن تا عکس دسته جمعي براي مجله بگيره و آرين که ديگه حسابي خسته شده بود و بهونه ميگرفت يه عکس با چهره خسته و گريه کنان انداخت. غرفه دراژه هم تا تونست به آرين شکلات ميداد و آرين هم ميخورد و هم زمين مينداخت و ما هم همش در حال تميز کردن دستاش بوديم . آرين به غرفه کالسکه و روروئک ميرفت و با اونا بازي ميکرد و هر چند دقيقه چيزهاي جديدي رو کشف ميکرد و يه دي وي دي کودک متفکر هم براي پسر قشنگمون خريديم خلاصه اونروز خيلي خوش گذشت و نمايشگاه هم در حد متوسط برگزار شد ولي بعضي غرفه ها جذاب بودن.