بیاد خاطرات گذشته....
این اولین باره........ دلم داره........ میگه آره......... دوستت داره!!!!
یادش بخیر!!!!!!!!!! چقدر روزها زود میگذرن و چقدر دیر متوجه گذشت زمان میشیم.
4سال پیش همچین روزی روزهای آخر فارغ التحصیلیم از دانشگاه بود و دیگه از درس و واحدهای تابستونی نفس راحت میکشیدم.با همسرم همکلاس بودیم و یاد و خاطره اون روزها واقعا فراموش نشدنیه. شیطنتهای همکلاسیها و سربه سر استادا گذاشتن و تقلبها یه صفایی داشت و از طرفی اونیکه دوستش داری و یه روز همه زندگیت میخواست بشه را هر روز ببینی یه صفای دیگه.اون موقعها نمیفهموندم که بهش علاقه دارم غرورم اجازه نمیداد(برعکس همیشه اذیتش میکردم و اهمیت نمیدادم به حرفاش که میگفت: عاشقمه!!! ) تا اینکه بعد از 2 سال ناز کردن ...... عروس رفت که گل بچینه!!!! (این اولین باره........ دلم داره........ میگه آره......... دوستت داره!!!!) واینجا بود که به وقتش قشنگترین گل دنیارو چیدم تا واسه همه عمر برای خودم بشه وحالا پس از گذشت 6 سال از اون روزهای قشنگ یه پسر خوشگل و ناز هم داریم که دیگه یه خانواده سه نفره خوشبخت هستیم!!!(خداروشکر)
خاطرات تورو چه خوب چه بد حک میکنم توی تنهائیهام فقط به تو فکر میکنم
من عشقت رو به همه دنیا نمیدم حتی یادت رو به کوه و صحرا نمیدم
با تو می مونم واسه همیشه!!!!