آرین جون کوهنورد کوچک
امروز صبح بابایی و آرین جون دوتایی رفتن بام کرج برای کوهنوردی و آرین جونم که خیلی استقبال کرده بود باباجونشو حسابی خسته کرده بود و اصرار میکرد که بالاتر بریم و دست باباجونشو گرفته بود و به خودش میگفت ماشااله آرین زورم زیاده.... الهی قربون کوهنورد کوچولوم برم من..... و هنگام برگشت از کوه به باباجونش گفته آب معدنی میخوام و کاکائو میخوام دیگه خسته شدم.....و همه اطرافیان هم با دیدن کوهنورد کوچک که با لباسهای ورزشیش صبح جمعه برای کوهنوردی اومده میخندیدند و ذوق میکردن بابایی هم وقتی اومد خونه و برای من تعریف کرد کلی هم خودم ذوق کردم و قربون پسر قشنگم رفتم.....الهی فدات شم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی