تولد 4 سالگی (باب اسفنجی) آرین جون در مهد کودک

چه لطیف است حس آغازی دوباره و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس.....

و چه اندازه عجیب است روز ابتدای بودن و چه اندازه شیرین است امروز..... روز میلاد.....روز تو......

روزی که تو آغاز شدی

(**تولدت مبارک عشقم ، نفسم ، زندگیم**)
امروز تولد آرین جون در مهد سابقش در کنار مربیان و مدیر مهد و دوستان و با حضور عمو موسیقی برگزار شد. روز تولدش براش خیلی موندگار شد بخصوص که از قبل آرین جون بهم سفارش کرده بود که همه چیه تولدش باب اسفنجی باشه. دوستای خوبش همگی همکاری میکردن و در برگزاری تولد و انجام حرکات موزون و همینطور آخر مراسم که با رقص چاقوی نورا جون انجام گرفت. و شادی و هیجانی که عمو ساسان با موسیقی زیبایش ایجاد کرده بود و تقریبا وسط مراسم بود که بابای آرین جون با یه کیک بزرگ باب اسفنجی وارد مراسم شد و عمو موسیقی به افتخار ایشون یه آهنگ زیبا نواختن و بعد از کمی عکس و فیلم  سه نفره (من و آرین جون و باباجون) و رقص دونفره آرین جون و نورا جون پدر عزیز تشریف فرما شدند.و همینطور جا داره از خاله مرجان مربی مهد تشکر کنم که بیشترین زحمت تولد را کشیده بود از تزیین اتاق تولد گرفته و هماهنگ نمودن بچه ها و باز کردن کادوهای تولد و همچنین مدیر مهد خانم فتحی و دیگر همکارانشون که هر کسی به نحوی عهده دار زحمتهای مراسم بودن کمال تشکر و قدردانی را دارم.باز هم به نوبه خودم و از طرف باباجون تولد 4 سالگی آرین عزیزمان را تبریک گفته و از خداوند منان خواستار خوشبختی و عمر طولانی برای پسر دلبندمان هستیم.(انشااله)